فایل صوتی مهم// سه مرجع وقت در زمان محمد علی شاه نوشتند:در دوران غیبت ولی عصر ، ولایت با جمهور مردم است.

مصاحبه رادیو فرانسه با آقای بنی صدر در باره اظهارات آقایان خاتمی، هاشمی و موسوی در رابطه با نهضت مشروطیت

به مناسبت 14 مرداد، سالروز پیروزی نهضت مشروطیت آقایان سید محمد خاتمی ، میر حسین موسوی از سران جنبش اصلاحات وآیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام طی نوشتارهائی دیدگاههای خود را در باره این جنبش تاریخی مردم ایران بیان داشتند.

در باره اظهارات نوشتاری این سه تن گفتگوئی انجام داده ایم با ابولحسن بنی صدر اولین رئیس جمهوری اسلامی مقیم فرانسه.

از وی میپرسیم که آیا این سه تن درگذشته نظراتی مشابه با آنچه که امروز در باره مشروطیت ابراز میدارند، داشته اند؟

خیر. یک مدتی بوده که ممنوع بوده است از مشروطه حرف زدن چون همه تاریخ از انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی شروع میشد. خود آقای خمینی هم وقتی که آن آیین نامه شورای انقلاب را نزد او بردم که در مقدمه اش از نهضت تنباکو ، مشروطه  و ملی کردن صنعت نفت آمده بود ، بر آشفت. گفت؛ اینها چیست آقا ؟ نه! این انقلاب اسلامی ایران ربطی به آن حرکات قبل ندارد. من هم به او گفتم که پس بفرمایید که حرام زاده است. مگر می شود که یک ملتی جنبش بکند که بی ارتباط باشد با جنبشهای پیشین آن ملت؟

بله. این طور بود یعنی صحبت از مشروطه ممنوع بود. حالا این صحبتها را رها کردند. هنوز هم این صحبتها خیلی ربط پیدا نمکند با انقلاب مشروطه. توجه بکنید که سه مرجع وقت در زمان محمد علی شاه نوشتند » در دوران غیبت ولی عصر ، ولایت با جمهور مردم است» یعنی آن انقلاب برای این روی داد که حق تصمیم از آن ملت بشود و این ملت صاحب حاکمیت بر خود بگردد. در استقلاب تصمیم بگیرد و در آزادی نوع تصمیم را انتخاب بکند.

آقای میر حسین موسوی هم به علامه نائینی اشاره می کند که می گوید ایشان گفته استبداد دینی بدترین نوع استبداد است. آقای بنی صدر از سخنان این سه تن این طور بر نمی آید که ما هنوز گرفتار یک استبداد هستیم و آن استبداد دینی است؟

بله. آقای نائینی در کتاب خود می گوید که استبداد دینی بدترین نوع استبداد است و راست هم می گوید برای اینکه قدرت یک وقت هست که نمی تواند توجیه بکند به کار بردن زور را و یک وقت هست که نه! می تواند توجیه بکند. استبدادهای دینی بدترین نوعش هستند به لحاظ اینکه توجیه دینی می تراشد برای این ویرانگری و مرگ.

از این جهت بدترین است اما مساله این است که آن انقلاب ، یعنی انقلاب مشروطیت برای این روی داد که؛ خوب با عدالتخانه می خواهیم شروع شد و رسید به همین حاکمیت مردم(ولایت جمهور مردم). از آن انقلاب 105 سال می گذرد و ما [رسیدیم] به این ولایت مطلقه ی آقای سید علی خامنه ای بر ملت ایران. درست نقطه ی مقابل. مساله استبداد فردی و اینها نیست.

مساله فرعونیت است ، توتالیتالیزماست که یک آدمی مدعی بشود که حکم حکومتی او بر جمهور مردم بلکه بر مسلمانان جهان اطاعتش واجب است. از آنجا به این جا آمدیم.

آقای بنی صدر به نظر شما سخنان آقای رفسنجانی درباره روحانیت ستیزی چه شخص و یا گروه هایی را هدف گرفته؟

عرض کنم به شما که این روحانیت ستیزی که این آقا می گوید اگر یک مانعی داشته باشد خود این آقاست. کی یادش رفته است که در دوره ی آقای خمینی بیشترین مراجع در خانه های خود زندانی شدند. مشهورتر از همه: شریعت مداری. چه کسی در نماز جمعه بر ضد اوصحبت کرد؟ همین آقای هاشمی رفسنجانی.

مساله این است که قدرتی آمده به نام دین با ادعای ولایت مطلقه فقیه و در این 30 سال جنایت ، فساد و خیانت گسترده  و آن روحانیت بخشی در قدرت شرکت دارد و بخشی هم که ندارد آن استقامت لازم را در برابر این استبداد به خرج نداده. مرحوم منتظری بوده و یک ایستادگی کرده. یک چند نفری هم به اصطلاح انتقاد می کنند و… . اما در مجموع آنچه انجام میگیرد از دید مردم ایران و بلکه مردم دنیا و با اینکه شده رژیم  مافیاهای نظامی- مالی معهذا هنوز هم این را رژیم روحانیت می دانند.

روحانی ستیزی چیست غیر از ایشان و آقای خامنه ای و … این آقای جنتی  و این آقای مصباح ، کسانی که این رژیم را به این ترتیب به پا کرده اند؟ برای قدرت خرج کردند خود ، دین و روحانیت را. به معنای واقعی روحانی ستیزی کار این آقایون بوده.

یک پاسخ

  1. به نظر من از صدر اسلام تا کنون روحانیون فقط با کسانی بودن که طرفدارشون بودن. تا قبل از مشروطیت با حاکمان بودن. وقتی دیدن که حکام براشون ارزشی قائل نیستن گفتن کسی دیگه باید حاکم باشه و وقتی دیدن که میشه خودشون حاکم بشن گفتن اصلا فقط ما باید باشیم

بیان دیدگاه